بررسي مقايسه اي انگ بيماري رواني در خانواده بيماران مبتلا به اختلال افسردگي، اختلال دو قطبي و اسكيز
صادقي مجيد*,كاوياني حسين,رضايي رضا
هدف: اين مطالعه مقطعي با هدف بررسي انگ و عوامل مرتبط با آن در خانوادههاي بيماران رواني مبتلا به اسكيزوفرني، اختلال افسردگي اساسي (MDD) و اختلال دو قطبي (BD) طراحي و اجرا شد.
روش: در اين مطالعه، با استفاده از روش نمونهگيري آسان، از هر گروه 100 نفر انتخاب شدند. ابزار اصلي جمع آوري دادهها، پرسشنامه 34 سوالي خود-اجرا بود. پس از اجراي مرحله آزمايشي طرح و بررسي روايي و پايايي پرسشنامه، مرحله نهايي اجرا شد.
يافتهها: نتايج طرح نشان داد كه 49 درصد از گروه اسكيزوفرني، 30 درصد از گروه MDD و 5/50 درصد از گروه BD به وسيله ديگران مورد تبعيض و تمسخر قرار گرفتهاند و فقط در گروه MDD بين جنس بيمار و مورد تبعيض و تمسخر قرار گرفتن رابطه معناداري وجود داشت. در گروه BD بين مدت زمان بيماري، دفعات بستري شدن بيمار و مورد تبعيض يا تمسخر قرار گرفتن رابطه آماري معناداري مشاهده شد. ارتباط دفعات بستري شدن بيمار و مورد تبعيض و تمسخر قرار گرفتن در گروه اسكيزوفرني و MDD از نظر آماري معنادار بود. نحوه صحبت كردن سه گروه با ديگران در مورد وجود بيماريهاي رواني در خانواده متفاوت بود.
نتيجهگيري: نتايج اين مطالعه نشانگر اين است كه درصد زيادي از خانوادههاي بيماران رواني مورد تبعيض و تمسخر قرار ميگيرند و به دليل انگ يا برچسب، درصد قابل توجهي از آنها از وجود بيمار رواني در خانواده احساس شرم ميكنند. نوع بيماري و نيز بعضي از مشخصات جمعيتشناختي در اين زمينه موثر ميباشند. استفاده از روشهاي آموزشي مناسب مثل وسايل ارتباط جمعي ميتواند در بالا بردن سطح آگاهيهاي افراد جامعه موثر باشد.