کاربر عزیز، موسسه خانواده مطهر افتخار دارد که الگوی زیبا زیستن را به همه عزیزان ارائه دهد. نظر به اینکه برای غنی شدن آن نیاز به پیشنهادات شما داریم، ما را یاری نمایید.
http://motaharfamily.ir/wp-content/uploads/2010/09/Khod_Arzyabie_Khanevade.ppt
الگو و لزوم آن در زندگی
بخش مهمی از آنچه هر فرد یاد میگیرد از طریق الگو گیری است.مدل سازی یا الگو پذیری راهی مؤثر برای شکل دهی رفتار و تفکر تعریف شده است.در یادگیری از طریق مشاهده الگو فرد از طریق استنباط شخصی به تجزیه و تحلیل گفته ها و اعمال الگوی خود می پردازد و نگرش ها، عقاید، ارزش ها و رفتار خود را تغییر داده و خود را هرچه بیشتر به الگوی مورد نظر شبیه میسازد.از آنجا که کودکان و نوجوانان در هر لحظه شاهد رفتار ها و اعمال الگوهای مختلف مانند :پدر و مادر,معلمان,هم کلاسی ها و قهرمانان کتاب ها و فیلم ها در محیط پیرامون خوداند و این الگوها نقش بسزایی در اجتماعی شدن و جهت دهی به مسیر تربیت و رشد و بالندگی آنها دارند.
الگو پذیری فرآیندی است که از طریق مشاهده صورت میگیرد و در آن رفتار یک شخص یا گروه به عنوان محرکی بر روی افکار، نگرش ها یا رفتار فرد دیگری که شاهد انجام عمل الگوست اثر میگذارد.
در یک تقسیم بندی کلان، الگوها به الگوهای مثبت ومنفی تقسیم می شود؛ که ما از الگوهای مثبت به الگوهای قرآنی و از الگوهای منفی به الگوهای شیطانی تعبیر می کنیم. قرآن مجید که مهیمن بهترین شیوه های تربیتی است، تربیت الگوئی را پذیرفته ومؤمنین را از تبعیّت از الگوهای شیطانی بر حذر داشته است. به دلیل تأثیر الگو در سعادت و شقاوت انسان، و شناخت الگوهای مثبت از منفی، این تحقیق می کوشد ویژگی الگوهای قرآنی و الگوهای شیطانی را بیابد، تا روشن شود اسطوره ها، قهرمانان …غربی دارای کدام یک از ویژگی مثبت است؟ و با چه منظور الگو سازی و تبلیغ می شوند!
قرآن مجید دو نوع الگو معرفی نموده است : الف: الگوهای عینی. قرآن برخی مردان و زنان را اسم می برد و به عنوان الگو معرفی می نماید ؛ مثل ، حضرت رسول خدا(ص) و ابراهیم و بانوان نمونه چون مریم و آسیه و … که باید اخلاق و اوصاف آن ها را مطالعه نمود، تا جهت یا جهات الگوی آن هارا به دست آورد؛ مثلا، درسوره مبارکه انعام پس از تعریف برخی از پیامبران، می فرماید: آن ها(پیامبران) کسانی هستند که خداوند هدایتشان نموده، پس به هدایت آنان اقتدا نمایید:«أولئک الذین هدى الله فبهداهم اقتده»
ب:الگوهای تجسمی. برخی الگوهای قرآن ترسیمی است؛ یعنی قرآن عناوین، معیارها و اوصاف را معرفی می نماید که مارا رهنمون به الگوهای قرآنی و تشخیص آن از الگوهای شیطانی میشود.
تجربیات شخصی و رفتار کودکان و نوجوانان حاکی از الگو پذیری انسان است. می توان ادعا نمود که نمودار آموزه ها و شکل گیری شخصیت انسان ها بیشتر از آن که متأثر از گفتار مربیان باشد، متأثر از رفتار الگوهاست که برگشت به تقلید آگاهانه و گاهی نا آگاهانه میکند . الگو پردازی و الگوپذیری یک روند آرام و تبلیغ غیر مستقیم است . افراد پیرو پس از گذشت زمان رفتاری از خود نشان میدهند که الگوهای مورد علاقه، یا حتی تحمیلی داشتهاند. مثلا، کودکان و نوجوانان پس از تماشای فیلم خشن حرکات مشابهای را بروز می دهند که قهرمانان فیلم داشتهاست، کلمات و واژههایی را به کار می برند که رسانه ها برآن ها تحمیل نمودهاند؛ لذا بین چگونگی رفتار و الگونمایی رابطه مستقم وجود دارد.مضافا بر آنچه آمد از قرآن مجید نیز استفاده می شود که انسان های نخستین بخشی از آموزه هایشان الگو برداری از موجودات پیرامون خود بودهاست : زمانی که قابیل هابیل را کشت ، به دلیل ترس از پدر، به فکر دفن جسد افتاد . اما شیوه آن را ندیده بود؛ که ناگهان نظرش به “کلاغی ” افتاد که طعمه خود را دفن می کند، او نیز با تقلید از کلاغ جسد برادر را دفن نمود. به گفته قطب راوندی این نخستین شیوه دفن میت بود از این داستان به خوبی روشن میشود که انسان های اولیه نخستین روش آموزش شان الگو برداری، حتی از رفتار پرندگان بودهاست . مضافا بر آن، دستور صریح قرآن، تأسی به الگوهاست.
ضرورت اسوه نمایی
روش الگوئی از مؤثر ترین شیوه ها در تربیت و هدایت است. کارشناسان تربیتی اهمیت ویژه به آن دادهاند. و نیز روش الگویی ساده ترین شیوه تربیتی است . سید قطب در این باره تعبیر جالبی دارد: « عملی ترین و پیروزمندانه ترین وسیله تربیت، تربیت نمودن با یک نمونه عملی و سرمشق زنده است » اسلام بیش از سایر روشهای تربیتی به آن تاکید نموده و پایه هدایتی خود را بر این اساس استوار ساخته است . لذا در جهت معرفی الگوهای مطمئین، تنوع الگوها وبرحذر داشتن از پیروی الگوهای شیطانی اهتمام ویژه دارد. حضرت امام محمد باقر (ع) به ابوحمزه بدین منظور فرمودند : انسان ها اگر چند فرسخ از وطن خود دور شوند، راهنما انتخاب می کنند، در حالی که راه آسمان دورتر و مهمتر از راه زمین است، لذا باید در امور خود راهنما انتخاب نمائید. قرآن مجید نیز الگوهای مطمئین را برای مؤمنین معرفی نموده است « لَّقَدْ کانَ لَکُمْ فى رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسنَهٌ لِّمَن کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الاَخِرَ» مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکویى می باشد، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و نیز ویژگی الگوها را به خوبی بیان نموده است. قرآن علاوه بر دستور به تأسی از مؤمنین خواسته است: که خود نیز باید الگو باشند . از بعضی روایات استفاده می شود که آیه فوق مخصوص اهل بیت (ع) است. ولی باید گفت اهل بیت(ع) مصداق اکمل آیه است، نه این که آیه وصف انحصاری اهل بیت را نموده باشد. و نیز برداشت برخی مفسرین عدم انحصار آیه در اهل بیت (ع) است. بنابر این، شایسته است که هر مؤمن از خدا بخواهد: که خدایا ما را در جهت خیرات و به دست آوردن رحمتت الگو بساز؛در نتیجه دوست داران تقوا از ما بیاموزند و مارا پیروی کند. این در خواست نه از روی جاه طلبی، بلکه به جهت سبقت جستن به بندگی خداوند و ترویج خداپرستی و خیرات است.
مراحل الگو پذیری:
فرآیند الگو پذیری در طی دو مرحله انجام میگیرد:
در اولین مرحله رفتار الگو مورد مشاهده قرار میگیرد و فرد اعمال الگو را کسب می کند در این مرحله فرد تصورات و معرف های کلامی کسب شده از رفتار الگو را در حافظه خود ذخیره میکند.
دومین مرحله مربوط به اجرای رفتار الگو به وسیله مشاهده گر است. گفتنی است که امکان دارد آنچه فرد در مرحله اول مشاهده کرده است، هرگز به صورت عمل در نیاید و در حد یادگیری باقی بماند در واقع در اجرای عمل از طرف مشاهده گر نقش تشویق یا تنبیه الگوی پذیرفته شده مهم است.
با توجه به مراحل فوق می توان گفت که الگو پذیری یک روش بسیار مناسب برای آموزش مهارت ها, رفتارها و ارزش ها, به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی است, زیرا پایین بودن سن سطح تجربیات و تونایی های فکری و کمرنگ بودن عقل و تفکر میتواند موجب تاثیر گذاری بیشتر روش الگویی شود.
تقلید از شیوههای الگو، بر اساس ملاکها و ارزشهایی است که فرد از قبل در ذهن خود داشته است. به عبارت دیگر موقعی الگوپذیر به رفتار مشابه الگو اقدام میکند که آن رفتار را با ارزشهای خود در تضاد نبیند. مثلا اگر شیک پوشی نوعی ارزش برای وی قلمداد شده باشد به سرعت رفتار کسانی که به تعبیر وی شیک پوش باشند را تقلید کرده و رفتار غیر شیک پوشان را یا انجام نمیدهد و یا به رفتاری متضاد با آن میپردازد.
برتری طلبی موتور محرک الگو برداری است که خداوند به صورت سرشتی، در نهاد کلیه انسانها قرار داده است. با این همه هر فردی علاقهمند است تا میزان حصول به تعالی را با توجه به ارزشهای متعالی اندازه گیری نماید.
تعالی و شیوههای دستیابی به آن یک موضوع، و شیوه و فرایند اندازه گیری میزان دستیابی به آن موضوع دیگری است. مثلا اگر فردی بخواهد به سطح سلامت بالاتری دست یابد باید تغذیه، تحرکات بدنی، محیط کارو زندگی و … خود را بهبود بخشد و حال اگر بخواهد از میزان سلامت حاصله مطلع شود از راهکارهایی نظیر چک آپ بهرهگیری مینماید. بنابرین پیمایش مسیر تعالی نیازمند الگوهای برتری و اندازه گیری جایگاه حاصله نیازمند الگوهای ارزیابی تعالی میباشد.
آن چه در قرآن،احادیث، روایات، امثال و حکم در اختیار انسان قرار گرفتهاست مدل تعالی و هدایت بشر را تشکیل میدهند و ارزیابی میزان دستیابی به تعالی به دنیای واپسین احاله شدهاست. علما و بزرگان دین نیز که مسئولیت کاربردی کردن آموزههای دینی را برای مردم به عهده داشتهاند نیز به طراحی و ارائه مدلی برای مردم که با استفاده از آن بتوانند میزان نزدیکی به خیرات و پاکیها و دوری از مسیر شیطانی را اندازهگیری نمود، نپرداختهاند.
همچنین در موضوع خانواده تا کنون صدها کتاب، مجله، مقاله، فیلم، دستورالعمل و… ارائه شده ولی حتی یک مدل برای ارزیابی کیفیت زندگی که حاصل کاربست آن آموزهها میباشد، در اختیار مردم قرار نگرفتهاست.
مدل خانواده مطهر پاسخی سر راست به همین نیاز جامعه میباشد. این مدل برای خانوادهها این امکان را فراهم میسازد تا بتوانند به خودارزیابی کیفیت زندگی خویش بپردازند و یا با برگزاری جشنوارههایی محلی یا ملی بتوان اسوههای جامعه موجود را شناسایی و به مردم برای الگو برداری معرفی نمود. هرچند که در تمامی ادیان الگوهایی نظیر ائمه اطهار به جوامع دینی و یا بشری ارائه شدهاند لکن اولا مصادیق ارائه شده در این الگوها بخصوص در کاربرد ابزارها و نگرشهای نوین، منطبق بر زمان حال نبوده و از آن مهمتر بر اساس آن چه در بالا بدان اشاره شد، هنوز این مدلها نمیتوانند نیاز به ابزار ارزیابی برای درک میزان توفیق در الگو برداری و توسعه یافتگی خانواده و یا مهارتهای زندگی را بر طرف سازند.
در ورزش، هنر، صنعت و دهها حوزه اجتماعی دیگر این مشکل بر طرف شده و هم اکنون به آسانی بهترینهای منطقهای، کشوری و یا جهانی شناسایی شده و معرفی میشوند و برای هر الگو پذیری مشخص است که چه کسی را باید سر مشق خود قرار دهد، اما در حوزه خانواده هیچ کس نمیداند که موفقترین خانواده ایرانی، مسلمان و یا جهان کدام است.
هم اکنون این امکان فراهم شده تا هر سازمان ایرانی بهترین سازمان ایرانی را شناسایی کند و برای این منظور بر اساس مدل ارزیابی تعالی سازمانی EFQM مورد استفاده قرار گرفته و هر سال سازمانهای مدعی برتری در مسابقه یا جایزه ملی شرکت کرده و از بین آنها با شاخصها و معیارهای معرفی شده در مدل و با استفاده از ارزیابهای کارآزموده بهترینها شناسایی و معرفی میگردند. این مهم که خود نوعی الگو برداری از ژاپن، امریکا و اروپا بود میتوانست در حوزه خانواده نیز راهکار سریع و پیمودهشدهای را در اختیار ما قرار دهد لکن متاسفانه تمامی تلاشهای موسسه خانواده مطهر در یافتن الگویی اسلامی یا بینالمللی بی نتیجه ماند و به ناچار به ساخت چنین مدلی توسط خود موسسه و با مشارکت جمع کثیری از دانشمندان و علمای دینی اقدام گردید.
تمامی کسانی که در امور اجتماعی از تجربیاتی برخودار باشند با صعوبت مدل سازی در این حوزه آشنا هستند ولی این سختیها نباید مانع از شروع کار گردد. با همین انگیزه مدل اولیه خانواده مطهر با جلسات و تلاشهای بی وقفهای آماده شده و پس از آزمایش در حداقل یک صد خانواده شهری، روستایی، روحانی، دانشگاهی، مرفه، کمبضاعت، و سایر اقشار اجتماعی به همراه نتایج و دیدگاههای حاصله و اصلاحات لازم به جمع بیشتری از مسئولین و دانشمندان مربوطه معرفی میگردد. و امیدواریم با استعانت از باریتعالی و تمامی دلسوزان اجتماعی بتوانیم مقدمات برگزاری اولین جشنواره ملی و بینالمللی را بر اساس این مدل فراهم سازیم.
از آن جا که موسسه حانواده مطهر به نواقصی در این مدل اذعان دارد و همچنین میداند که ارائه مدل نهایی هر گز ممکن نیست بنابراین بر آن است که با جمع آوری بازخورها، دیدگاهها، اصلاحیهها و پیشنهادات بعدی به صورت منظم در فواصل سالانه به ارزیابی و بازنگری در این مدل بپردازد. و بدین وسیله با بروزآوری آن، از کلیه دیدگاههای سازنده استفاده کرده و ابزاری کارآمد در اختیار کسانی که به سعادت و کیفیت زندگی میاندیشند قرار دهد.
در ذیل لینک ویرایش سوم الگوی زیبا زیستن که در مردادماه ۱۳۹۰ تهیه شده است تقدیم می گردد: